مشاعراتلغتنامه دهخدامشاعرات .[ م ُ ع َ ] (ع اِ) ج ِ مشاعرة. (فرهنگ فارسی معین ) : مشاعرات او با استاد ابوبکر خوارزمی مشهور و در یتیمةالدهر مستوفی ذکر آورده . (لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 30). و رجوع به مشاعرة معنی اوّل شود.
مشاهراتلغتنامه دهخدامشاهرات . [ م ُ هََ ] (ع اِ) ج ِ مشاهرة : مشاهرات و میاومات ایشان رایج می رسید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 423). و رجوع به مشاهرة شود.
مشاوراتلغتنامه دهخدامشاورات . [ م ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ مشاورة : و درهمه ٔ اصناف خطابت مفید اما تعلق ممکن و غیرممکن به مشاورات و کاین و غیرکاین به مشاجرات و تعظیم و تحقیر او به منافرات بیشتر بود. (اساس الاقتباس ص 569).
مشاهرتلغتنامه دهخدامشاهرت . [ م ُ هََ/ هَِ رَ ] (از ع ، اِ) اجرت ماهیانه . شهریه . ج ، مشاهرات . آنچه ماهانه در مقابل کار به کسی بپردازند. مقرری یکماهه که به کسی دهند. و رجوع به مشاهرة شود.- مشاهرت اطلاق کردن ؛ مقرری ماهیانه معین کر