لغتنامه دهخدا
مضرحی . [ م َ رَ حی ی ] (ع اِ) چرغ درازبال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). چرغ درازبال و عقاب سپید. (ناظم الاطباء). کرکس سپید. (دهار چ بنیاد). و رجوع به مضرح شود. || (ص ) سپید از هر چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || دراز. (من