مضطملغتنامه دهخدامضطم . [ م ُ طَم م ] (ع ص ) به سوی خود کشنده و فراهم آرنده چیزی را و درگرفته و مشتمل . (آنندراج ) (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). به سوی خود کشیده شده و فراهم آورده و مشتمل شونده و درگیرنده ٔ چیزی . (ناظم الاطباء).
مضطمرلغتنامه دهخدامضطمر. [ م ُ طَ م ِ ] (ع ص ) مروارید میان باریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مروارید کوچک که در میان ْ گردباشد. (ناظم الاطباء). || لاغر و سبک گوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باریک شکم . (ناظم الاطباء).
مضطمرلغتنامه دهخدامضطمر. [ م ُ طَ م ِ ] (ع ص ) مروارید میان باریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مروارید کوچک که در میان ْ گردباشد. (ناظم الاطباء). || لاغر و سبک گوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باریک شکم . (ناظم الاطباء).