مطسسلغتنامه دهخدامطسس . [ م ُ طَس ْ س ِ ] (ع ص ) رونده در شهرها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تطسیس شود.
متشوشلغتنامه دهخدامتشوش . [ م ُ ت َ ش َوْ وِ ] (ع ص ) کارشوریده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آشفته و مضطرب و پریشان . (ناظم الاطباء). و رجوع به تشوش شود.
متوشزلغتنامه دهخدامتوشز. [ م ُ ت َ وَش ْ ش ِ ] (ع ص ) آماده گردنده بدی را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آماده و مهیای بدی . (ناظم الاطباء). و رجوع به توشز شود.