مظاهرلغتنامه دهخدامظاهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) یارمندی کننده . (آنندراج ). حمایت کننده و پشت به پشت دهنده . نگهبان و دستگیر و مددکار. (ناظم الاطباء). || آنکه با اهل خود ظهار کند و گوید انت علّی کظهر امی . (از تفسیر ابوالفتوح رازی ، سوره ٔ احزاب ص 259). کسی که زن
مجاحرلغتنامه دهخدامجاحر. [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مَجحَر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مجحر شود.
مزاهرلغتنامه دهخدامزاهر. [ م َ هَِ ] (ع اِ) ج ِ مِزهر. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به مزهر شود. || (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).
مجاهرفرهنگ فارسی معین(مُ هِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - با کسی روبه رو جنگ کننده . 2 - دشمنی کننده . 3 - دشنام دهنده . 4 - آواز بلند کننده . 5 - آشکار کننده ؛ ج . مجاهرین .
بندر مجاهیرلغتنامه دهخدابندر مجاهیر. [ ب َ دَ رِ م ُ ] (اِخ ) بندری از دهستان بدوی بخش لنگه است که در شهرستان لار واقع است . و 193 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
مجوهرلغتنامه دهخدامجوهر. [ م ُ ج َ هََ ] (ع ص ) زینت شده ٔ با جواهر و جواهرنشان . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). ج ، مجوهرات . و رجوع به نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز، سال اول ، شماره ٔ 10 ص 40 و جوهر شود.
مظاهرتلغتنامه دهخدامظاهرت . [ م ُ هََ / هَِ رَ ] (از ع ، اِمص ) پشتی و حمایت و دستگیری . (ناظم الاطباء). پشتی دادن و حمایت کردن . (غیاث ). موافقت . پشتی . هواداری . هواخواهی . مساعدت . معاضدت . یاری . همپشتی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :</spa
مظاهرةلغتنامه دهخدامظاهرة. [ م ُ هََ رَ ] (ع مص ) پشت به پشت آوردن و یارمندی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ظهار. (ناظم الاطباء). هم پشت شدن . (دهار) (ترجمان القرآن ). هم پشت بودن . (تاج المصادربیهقی ).و رجوع به مظاهرت شود. || از زن ظهار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || مرد مر زن خودرا انت عل
غربگراییoccidentalismواژههای مصوب فرهنگستانگرایش به شیوهها و مظاهر فرهنگی و اجتماعی کشورهای غرب اروپا و امریکای شمالی
ناسیونالیسمفرهنگ فارسی عمیددلبستگی شدید کسی یا گروهی به نژاد، فرهنگ، زبان، و همه مظاهر ملیت و قومیت خودی؛ ملیگرایی.
مظاهرتلغتنامه دهخدامظاهرت . [ م ُ هََ / هَِ رَ ] (از ع ، اِمص ) پشتی و حمایت و دستگیری . (ناظم الاطباء). پشتی دادن و حمایت کردن . (غیاث ). موافقت . پشتی . هواداری . هواخواهی . مساعدت . معاضدت . یاری . همپشتی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :</spa
مظاهرةلغتنامه دهخدامظاهرة. [ م ُ هََ رَ ] (ع مص ) پشت به پشت آوردن و یارمندی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ظهار. (ناظم الاطباء). هم پشت شدن . (دهار) (ترجمان القرآن ). هم پشت بودن . (تاج المصادربیهقی ).و رجوع به مظاهرت شود. || از زن ظهار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || مرد مر زن خودرا انت عل