معادلهلغتنامه دهخدامعادله . [ م ُ دَ ل َ / دِ ل ِ ] (از ع ،اِمص ) برابری . هم چندی . هم سنگی . هم تنگی . توازن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به معادلة شود. || (اصطلاح ریاضی ) تساوی بین مقادیر معلوم و مجهول ، به شرطی که تنها به ازای مقادیر خاصی از مجهول
معادلهفرهنگ فارسی معین(مُ دَ لَ یا دِ لِ) [ ع . معادلة ] 1 - (مص م .) هم وزن کردن دو چیز، برابر کردن . 2 - (اِمص .) برابری . 3 - هموزنی . 4 - در ریاضی دو عبارت جبری که به ازاء مقادیر معین صحیح باشد.
محادلةلغتنامه دهخدامحادلة. [ م ُ دَ ل َ ] (ع مص ) با یکدیگر دستان آوردن . (منتهی الارب ). || با یکدیگر کشتی گرفتن . (از منتهی الارب ) (از لسان العرب ).مراوغة. (لسان العرب ).
معادلةلغتنامه دهخدامعادلة. [ م ُ دَ ل َ ] (ع مص ) با چیزی برابر آمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || هم وزن کردن و برابر گردانیدن چیزی را به چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || اندازه کردن میان دو چیز.
معادلۀ آبایستاییhydrostatic equationواژههای مصوب فرهنگستانمعادلهای که بنا بر آن مؤلفۀ قائم نیروی فشار برابر با نیروی گرانی است
معادلۀ برآوردestimating equationواژههای مصوب فرهنگستانمعادلهای شامل کمیتهای مشاهدهشده و یک کمیت مجهول که میزان این کمیت مجهول را برآورد میکند
عامل انتگرالگیریintegrating factorواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که با ضرب کردن آن در یک معادلۀ دیفرانسیل همگن، آن معادله به یک معادلۀ دیفرانسیل کامل تبدیل شود
معادلههای بلوخBloch equationsواژههای مصوب فرهنگستان[ژئوفیزیک] مجموعهای از معادلهها که آهنگ تغییر مغناطش را در جامدات براثر واهلش اسپینی و حرکت تقدیمی چرخشنمایانه، به تقریب محاسبه میکند [فیزیک] مجموعهای از معادلهها که تحول زمانی هر سامانۀ اسپینی را در میدان مغناطیسی نشان میدهد
معادلههای سازگارconsistent equations, compatible equationsواژههای مصوب فرهنگستاندو یا چند معادله که همۀ آنها دستکم به ازای یک مجموعه از مقادیر متغیرها برقرار باشند متـ . دستگاه معادلههای سازگار consistent system of equations
نامعادلهinequality 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی نابرابری که به ازای همۀ مقادیر متغیرها برقرار نیست متـ . نابرابری شرطی conditional inequality
اسلوب معادلهواژهنامه آزادهرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایهٔ اسلوب معادله گویند.