معافیتلغتنامه دهخدامعافیت . [ م ُ فی ی َ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) معاف بودن . معافی . بخشودگی . و رجوع به معاف و معافی شود.
حصانةدیکشنری عربی به فارسیمصونيت , ازادي , بخشودگي , معافيت , جواز , معافيت از مجازات , معافيت از زيان
کیفیاتلغتنامه دهخداکیفیات . [ ک َ / ک ِ فی یا ] (از ع ، اِ) ج ِ کیفیت . چگونگیها. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کیفیت شود.- کیفیات اربعه ؛ حرارت و برودت و رطوبت و یبوست باشد، و آن را کیفیات اولی نیز گویند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخ
عفولغتنامه دهخداعفو. [ ع َف ْوْ ] (ع اِمص ) ساقط کردن عذاب . و مغفرت پوشاندن جرم است برای محافظت از عذاب شرمزدگی و رسوائی ، و عفو را صفت کسی قرار می دهند که توانائی انجام دادن عمل مقابل آن را داشته باشد. (از اقرب الموارد). ترک عقوبت گناهکار. آمرزش . بخشش .گذشت . (ناظم الاطباء). ترک کردن عقوب
معافیتلغتنامه دهخدامعافیت . [ م ُ فی ی َ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) معاف بودن . معافی . بخشودگی . و رجوع به معاف و معافی شود.
معافیتلغتنامه دهخدامعافیت . [ م ُ فی ی َ ] (از ع ، مص جعلی ، اِمص ) معاف بودن . معافی . بخشودگی . و رجوع به معاف و معافی شود.