25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
معجری
مقصوره
مَجَر
تخمر
محجر
سرانداز
بیشتر بدانید
تهتار
نموسة
cyano group
به سوی مشخصی رفتن
لوسرکتی
چشم انداز داشتن
معجر
me'jar
معنی
پارچهای که زنان روی سر خود میاندازند؛ روسری؛ چارقد؛ باشامه.
مترادف
روسری، سرانداز، مقصوره، چارقد
«»
پیدا نشد!
منظور شما این بود؟
شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
برای این واژه یک معنی پیشنهاد دهید.