معرفیلغتنامه دهخدامعرفی . [ م ُ ع َرْ رِ ] (حامص ) شناخته شدگی و شناختگی کسی به واسطه ٔ معرف . (ناظم الاطباء). شناسانیدن کسی ، دیگری را به شخص ثالث با ذکر نام و نشان و شغل و خصوصیات وی .- معرفی شدن ؛ شناسایی نمودن . (از آنندراج ). شناسانیده شدن کسی به دیگری به وسیل
معرفیفرهنگ فارسی معین(مُ عَ رِّ) [ ع - فا. ] (حامص .) شناساندن شخصی به شخص دیگر به وسیلة ذکر نام و شغل او.
introducesدیکشنری انگلیسی به فارسیمعرفی می کند، معرفی کردن، مرسوم کردن، نشان دادن، باب کردن، اشنا کردن
معرفیلغتنامه دهخدامعرفی . [ م ُ ع َرْ رِ ] (حامص ) شناخته شدگی و شناختگی کسی به واسطه ٔ معرف . (ناظم الاطباء). شناسانیدن کسی ، دیگری را به شخص ثالث با ذکر نام و نشان و شغل و خصوصیات وی .- معرفی شدن ؛ شناسایی نمودن . (از آنندراج ). شناسانیده شدن کسی به دیگری به وسیل
معرفیفرهنگ فارسی معین(مُ عَ رِّ) [ ع - فا. ] (حامص .) شناساندن شخصی به شخص دیگر به وسیلة ذکر نام و شغل او.
معرفیلغتنامه دهخدامعرفی . [ م ُ ع َرْ رِ ] (حامص ) شناخته شدگی و شناختگی کسی به واسطه ٔ معرف . (ناظم الاطباء). شناسانیدن کسی ، دیگری را به شخص ثالث با ذکر نام و نشان و شغل و خصوصیات وی .- معرفی شدن ؛ شناسایی نمودن . (از آنندراج ). شناسانیده شدن کسی به دیگری به وسیل