معصوم شوشتریلغتنامه دهخدامعصوم شوشتری . [ م َ م ِ ت َ ] (اِخ ) از شعرای معاصر صاحب تذکره ٔ نصرآبادی (قرن یازدهم ) است . پدران وی از قاضیان شوشتر بودند و او خود نیز قاضی بوده است . او راست :عاشق اگر ز سنگ ملامت هراس کردخود را به ننگ بوالهوسی روشناس کردهرگز مبادکز پی دنیا دعا کنم نتوان
محسوملغتنامه دهخدامحسوم . [ م َ ] (ع ص ) کودک بازداشته شده از شیر. || کودک بدغذا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بریده . رگ بریده . (از منتهی الارب ).
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp
معصومدیکشنری فارسی به انگلیسیcherubic, childlike, guiltless, immaculate, impeccable, lamblike, lily-white, sinless, white
چهارده معصوملغتنامه دهخداچهارده معصوم . [ چ َ دَه ْ م َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام و دخترش فاطمه و علی (ع ) است با فرزندانش که امامان شیعه اند؛ یعنی : امام حسن ، امام حسین ، امام زین العابدین ، امام محمدباقر، امام جعفر صادق ، امام موسی الکاظم ، امام رضا، امام محمدتقی ، امام علی نقی ، امام حسن عسکری ،
چارده معصوملغتنامه دهخداچارده معصوم . [ دَه ْ / دَ م َ ] (اِخ ) حضرت محمد (ص ) و دخترش فاطمه (ع ) و دوازده امام که از علی بن ابیطالب (ع )شروع و به امام دوازدهم حجةبن الحسن ختم میشود. حضرت محمد (ص ) و فاطمه (ع ) با دوازده امام . محمد (ص ) و علی (ع ) و فاطمه (ع ) و حس
میرمعصوملغتنامه دهخدامیرمعصوم . [ م َ ] (اِخ ) اولین از امرای منگیت از 1200 تا 1215 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp