معصوم علی شاهلغتنامه دهخدامعصوم علی شاه . [ م َ ع َ ] (اِخ ) پیشوای طریقت نعمت اللهیه در ایران و مرید علیرضا کنی بود. وی به امر پیر خود از هندوستان به ایران آمد و چندی در شیراز اقامت گزید و به دستور کریم خان به زندان افتاد و سپس آزاد شد و در ایران و افغانستان و بین النهرین مریدان بسیار یافت . در بازگش
معصوم علی شاهلغتنامه دهخدامعصوم علی شاه . [ م َ ع َ ] (اِخ ) حاج میرزا معصوم معروف به میرزا آقا. اصل وی از قزوین و مولدش شیراز بود و در تهران اقامت داشت . در 1270 هَ . ق . ولادت یافت و پس از کسب مقدمات دانش به سال 1288 برای ادامه ٔ تح
محسوملغتنامه دهخدامحسوم . [ م َ ] (ع ص ) کودک بازداشته شده از شیر. || کودک بدغذا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بریده . رگ بریده . (از منتهی الارب ).
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp
نایب الصدرلغتنامه دهخدانایب الصدر. [ ی ِ بُص ْ ص َ] (اِخ ) محمد معصوم شیرازی ، ملقب به معصوم علی شاه و مشهور به نایب الصدر و حاج نایب الصدر، فرزند حاج زین العابدین معروف به حاجی میرزا کوچک نایب الصدر ملقب به رحمت علی شاه است . کتاب های طرائق الحقایق و تحفة الحرمین از تألیفات اوست . و رجوع به معصوم
شمس العرفاءلغتنامه دهخداشمس العرفاء. [ ش َ سُل ْ ع ُ رَ ] (اِخ ) سیدحسین حسینی بن سیدمحمدرضا عارف ایرانی (متولد 1288هَ . ق . و متوفای 1353 هَ . ق . / 1313هَ .ش .).
نورعلی شاهلغتنامه دهخدانورعلی شاه .[ ع َ ] (اِخ ) محمدعلی بن فیض علی شاه میرزا عبدالحسین بن ملا محمدعلی ، امام جمعه ٔ طبس . از مشاهیر عرفا و از شاعران قرن سیزدهم هجری است . وی در اصفهان تولد یافت و در اوان جوانی با پدرش به شیراز رفت . در شیراز سیدمعصوم علی شاه دکنی پدر و پسر را دستگیری کرد و لقب فی
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp
معصومدیکشنری فارسی به انگلیسیcherubic, childlike, guiltless, immaculate, impeccable, lamblike, lily-white, sinless, white
چهارده معصوملغتنامه دهخداچهارده معصوم . [ چ َ دَه ْ م َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام و دخترش فاطمه و علی (ع ) است با فرزندانش که امامان شیعه اند؛ یعنی : امام حسن ، امام حسین ، امام زین العابدین ، امام محمدباقر، امام جعفر صادق ، امام موسی الکاظم ، امام رضا، امام محمدتقی ، امام علی نقی ، امام حسن عسکری ،
چارده معصوملغتنامه دهخداچارده معصوم . [ دَه ْ / دَ م َ ] (اِخ ) حضرت محمد (ص ) و دخترش فاطمه (ع ) و دوازده امام که از علی بن ابیطالب (ع )شروع و به امام دوازدهم حجةبن الحسن ختم میشود. حضرت محمد (ص ) و فاطمه (ع ) با دوازده امام . محمد (ص ) و علی (ع ) و فاطمه (ع ) و حس
میرمعصوملغتنامه دهخدامیرمعصوم . [ م َ ] (اِخ ) اولین از امرای منگیت از 1200 تا 1215 هَ . ق . (یادداشت مؤلف ).
معصوملغتنامه دهخدامعصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) : از بد روزگار معصوم است به بر شهریار محترم است . مسعودسعد.عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص <sp