مغترفیلغتنامه دهخدامغترفی . [ م ُ ت َ رِ فی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به مغترف که نام اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
مغترفلغتنامه دهخدامغترف . [ م ُ ت َ رَ ] (ع اِ) جایی که از آنجا آب به مشت بردارند. جایی که از آن آب برگیرند : هست اغتراف خلق ز بحر سخای اودیر است گفته اند که البحر مغترف .(سندبادنامه ص 133).
مغترفلغتنامه دهخدامغترف . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) آب به مشت برگیرنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه به مشت آب برگرفته می نوشد. (ناظم الاطباء).