مغزهگیری 1coring 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن بخش مرکزی و سخت بعضی از میوهها و سبزیها برداشته شود
مغزهگیر 2piston corerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای برداشت مغزههایی تا عمق بیستمتری رسوبات کف اقیانوس بهمنظور استفاده از آنها در تاریخگذاری فیزیکی و شیمیایی
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود