جرعه دانلغتنامه دهخداجرعه دان . [ ج ُ ع َ / ع ِ ] (اِ مرکب ) چیزی که در آن جرعه ٔ شراب ریزند. (شرفنامه ٔ منیری )ظرفی که در آن جرعه ٔ شراب ریزند. (برهان ) مَغسَلَه .(مهذب الاسماء). پیاله ، صبوحی قطره چکان : از دیده جرعه دان کنم از رخ نم