نشانک مغناطیسی،سیگنال مغناطیسیmagnetic signalواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفة اندازهگیریشدهای از میدان مغناطیسی مشاهدهشده
مغناطیسیلغتنامه دهخدامغناطیسی . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مغناطیس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مغناطیس شود.- خواب مغناطیسی ؛ خواب بند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به خواب بند شود.- قوه مغناط
خواب مغناطیسیلغتنامه دهخداخواب مغناطیسی . [ خوا / خا ب ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب بندی . نوعی لختی و بی ارادگی که در مانیتیزم برای شخصی پیدا میشود. مانتیزم . رجوع به «خواب بندی « »مانیتیزم » شود.
تنويم مغناطيسيدیکشنری عربی به فارسیخواب هيپنوتيزم , خواب در اثر تلقين , علم هيپنوتيزم ياطريقه خواب اوري مصنوعي
نشانک مغناطیسی،سیگنال مغناطیسیmagnetic signalواژههای مصوب فرهنگستانمؤلفة اندازهگیریشدهای از میدان مغناطیسی مشاهدهشده
مغناطیسیلغتنامه دهخدامغناطیسی . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مغناطیس . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مغناطیس شود.- خواب مغناطیسی ؛ خواب بند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به خواب بند شود.- قوه مغناط
خواب مغناطیسیلغتنامه دهخداخواب مغناطیسی . [ خوا / خا ب ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب بندی . نوعی لختی و بی ارادگی که در مانیتیزم برای شخصی پیدا میشود. مانتیزم . رجوع به «خواب بندی « »مانیتیزم » شود.
تنويم مغناطيسيدیکشنری عربی به فارسیخواب هيپنوتيزم , خواب در اثر تلقين , علم هيپنوتيزم ياطريقه خواب اوري مصنوعي