لغتنامه دهخدا
مفسد. [ م ُ س ِ ] (ع ص ) تباه کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). تباه کننده . فسادکننده . (ناظم الاطباء). تباهکار. (مهذب الاسماء). فتنه ساز. فتنه انگیز.مضر. ضرررسان . مخرب . اهل فساد و زیان . گناهکار و مجرم . مرد فتنه جو و بدخواه . (از ناظم الاطباء). تبهکار.بدکار. مقابل مص