خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفهوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفهوم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) فهمیده شده ، درک شده ، قابل فهمیدن .
-
جستوجو در متن
-
مفاد
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِ.) معنی ، مفهوم .
-
مفاهیم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مفهوم .
-
دو پهلو
فرهنگ فارسی معین
(دُ. پَ) (ص مر.) کنایه از: دارای دو مفهوم متفاوت .
-
فحوی
فرهنگ فارسی معین
(فَ حْ وا) [ ع . ] (اِ.) مضمون ، مفهوم سخن .
-
معنا
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . معنی ] (اِ.) مضمون ، مفهوم . ج . معانی .
-
استنباط
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) بیرون آوردن چیزی . 2 - (اِمص .) ادراک و دریافت معنی و مفهوم چیزی بر اثر دقت و تیزهوشی .
-
شناسه
فرهنگ فارسی معین
(ش س ) (اِ.) جزیی از فعل است که در هر صیغه تغییر می کند و مفهوم شخص و عدد را به فعل می افزاید.
-
نکته
فرهنگ فارسی معین
(نُ ت ِ) [ ع . نکتة ] (اِ.) 1 - نقطه . 2 - مفهوم لطیف و دقیقی که با دقت و تأمل دریافت شود.
-
مضمون
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - در میان گرفته شده . 2 - معنی ، مفهوم ، مطلب . ج . مضامین .
-
معنی
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - مقصود، مراد. 2 - مفهوم ، کلام . 3 - حقیقت . 4 - مطلب ، موضوع . 5 - باطن .
-
معنی دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - دارای معنی ، دارندة مفهوم . 2 - حاکی از مفهومی خاص (استهزاء، توهین ، فهم مطلب و غیره ).
-
منطوق
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) نطق کرده شده ، گفته شده . 2 - (اِ.) ظاهر هر سخن ؛ مق . مفهوم .
-
استمراری
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - مستمری ، وظیفه ، مقرری . 2 - حالت فعلی که مفهوم دوام و استمرار آن را در زمان گذشته یا حال برساند.