مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
مقاومتفرهنگ فارسی معین(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
مقاومت دارویی اولیهprimary drug resistanceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مقاومت دارویی که از ابتدا وجود دارد
مقاومت دارویی ثانویهsecondary drug resistance, acquired drug resistanceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مقاومت دارویی که در طی روند درمان رخ میدهد
مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
مقاومتفرهنگ فارسی معین(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
قیاس مقاومتلغتنامه دهخداقیاس مقاومت . [ س ِ م ُ وِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) هرگاه قیاسی منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند به ایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه است ، مانند کبری در شکل اول یا مقدمه ٔ کلی در اقترانی که یک مق
مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
جعبهمقاومتresistance boxواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای آزمایشگاهی که برای همبندی مقاومتها به صورتهای گوناگون به کار برده میشود تا مقدار مقاومت بهصورت پلکانی تغییر کند