مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
مقاومتفرهنگ فارسی معین(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
ممانعلغتنامه دهخداممانع. [ م ُ ن ِ ] (ع ص ) بازدارنده و مقاومت کننده . منعکننده . مَنوع . || مزاحم و سرکش . گردنکش . (از ناظم الاطباء).
پایدارفرهنگ نامها(تلفظ: pāydār) دارای ثبات ، ثابت ، همیشگی ؛ (در قدیم) مقاوم ، مقاومت کننده ؛ (در حالت قیدی) به حالت همیشگی ، پا برجا.
مقاوملغتنامه دهخدامقاوم . [ م ُ وِ ] (ع ص ) برابری کننده با کسی در کشتی و جز آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). حریف و خصم و آنکه برمی خیزد برخلاف دیگری . (ناظم الاطباء). || آنکه می ایستد در نزد کسی . (ناظم الاطباء). و رجوع به مقاومة شود. || مأخوذ از تازی ، مقاومت کننده . (ن
منصرفکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام نصرفکننده، بازدارنده، دلسردکننده، اخطارآمیز، اعتراضآمیز، انتقادی رامکننده، سرکوبگر مانع، معترض بدگمان، شکاک مقاومت کننده، مقاوم بیزار، بیمیل ممنوع، باطل، مذموم، نکوهیده، مکروه ميخکوب کننده، ترسناک نومیدکننده، دلتنگکننده مغایر
مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
مقاومتفرهنگ فارسی معین(مُ وِ مَ) [ ع . مقاومة ] 1 - (مص ل .) ایستادگی کردن ، پایداری نمودن . 2 - (اِمص .) ایستادگی ، پایداری . 3 - دوام ، استحکام .
قیاس مقاومتلغتنامه دهخداقیاس مقاومت . [ س ِ م ُ وِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) هرگاه قیاسی منتج حکمی باشد و خواهند که منع آن قیاس کنند به ایراد قیاسی دیگر که منتج مقابل مقدمه باشد از قیاس اول که اساس آن قیاس بر آن مقدمه است ، مانند کبری در شکل اول یا مقدمه ٔ کلی در اقترانی که یک مق
مقاومتلغتنامه دهخدامقاومت . [ م ُ وَ / وِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ایستادگی و برابری و مقابلی . (ناظم الاطباء). مقاومة. پافشاری . ایستادگی . استقامت . پایداری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جز جنگ و مقاومت روی ندارد. (کلیله و دمنه ). با صیا
جعبهمقاومتresistance boxواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای آزمایشگاهی که برای همبندی مقاومتها به صورتهای گوناگون به کار برده میشود تا مقدار مقاومت بهصورت پلکانی تغییر کند