استدلال مقایسهایwarranting argumentواژههای مصوب فرهنگستانمبحثی مبتنی بر فرضهای عمومی ناظر بر امور رایج که باستانشناسان از آنها برای تأیید تفاسیر مشاهدات تجربی استفاده میکنند
تفسیر مقایسهایcomparative interpretationواژههای مصوب فرهنگستانتفسیری مبتنی بر مقایسة دادههای برداشت الکتریکی با خَمهای نظری مربوط به اجسامی با تباین خواص الکتریکی و هندسه یا ساختارهای زمینشناختی معلوم
کالبدشناسی مقایسهایcomparative anatomyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از کالبدشناسی که به بررسی مقایسهای ساختاری مشخص در گونههای مختلف جانوری یا گیاهی میپردازد
مقایسۀ توالیهاsequence comparisonواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تعیین تقدم و تأخر نسبی ازطریق مقایسۀ شباهتهای میان دستساختهها یا پدیدارهای تازهطبقهبندیشده ازیکسو و توالی زمانی تثبیتشدۀ مواد مشابه از سوی دیگر
incomparableدیکشنری انگلیسی به فارسیغیر قابل مقایسه است، غیر قابل مقایسه، بی نظیر، غیر قابل قیاس، بی همتا، بی مانند، بی رقیب، لطیف
comparableدیکشنری انگلیسی به فارسیقابل مقایسه است، قابل مقایسه، قیاس پذیر، برابرکردنی، مانند کردنی، نظیر، مانند
comparesدیکشنری انگلیسی به فارسیمقایسه می کند، مقایسه کردن، سنجیدن، مقابله کردن، برابر کردن، باهم سنجیدن، تطبیق کردن
comparingدیکشنری انگلیسی به فارسیمقایسه کنید، مقایسه کردن، سنجیدن، مقابله کردن، برابر کردن، باهم سنجیدن، تطبیق کردن
comparedدیکشنری انگلیسی به فارسیمقایسه کرد، مقایسه کردن، سنجیدن، مقابله کردن، برابر کردن، باهم سنجیدن، تطبیق کردن
پروتگانشناسی مقایسهایcomparative proteomics, differential proteomicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از پروتگانشناسی که به مقایسۀ پپتیدها و پروتئینهای دو سامانۀ زیستی میپردازد
ژنگانشناسی مقایسهایcomparative genomicsواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از ژنگانشناسی که در آن ثابت ماندن ترتیب و توالی ژنها و تعداد و ساختار فامتنها در گونههای خویشاوند بررسی میشود متـ . ژنگانکاوی مقایسهای comparative genome analysis
استدلال مقایسهایwarranting argumentواژههای مصوب فرهنگستانمبحثی مبتنی بر فرضهای عمومی ناظر بر امور رایج که باستانشناسان از آنها برای تأیید تفاسیر مشاهدات تجربی استفاده میکنند
تفسیر مقایسهایcomparative interpretationواژههای مصوب فرهنگستانتفسیری مبتنی بر مقایسة دادههای برداشت الکتریکی با خَمهای نظری مربوط به اجسامی با تباین خواص الکتریکی و هندسه یا ساختارهای زمینشناختی معلوم