ملیله دوزیلغتنامه دهخداملیله دوزی . [ م َ لی ل ِ / ل ِ ] (حامص مرکب ) عمل ملیله دوز. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).عمل دوختن ملیله بر دامن و آستین و یقه ٔ لباس و جز آن : رواج ملیله دوزی و مفتول سازی و سرمه دوزی در البسه ٔ رسمیه . (المآثر و الآ
ملیلهلغتنامه دهخداملیله . [ م َ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم . (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابت
ملیلةلغتنامه دهخداملیلة. [ م َ ل َ ] (ع اِ) گرمی تب پوشیده در استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حرارت نهفته در استخوان و گویند: به ملة و ملیلة؛ یعنی تب نهفته ای دارد. (از اقرب الموارد). در طب ، حالتی میان تب و تندرستی یعنی حرارتی کم با کسالت و اعیاء. (یادداشت به خط مرحوم دهخد
ملیلهفرهنگ فارسی عمید۱. رشتههای باریک زر و سیم که با آنها روی لباس نقشونگار و زردوزی میکنند.۲. نقشونگاری که با رشتههای زر و سیم در روی پارچه دوخته باشند.
ملیلهفرهنگ فارسی معین(مَ لِ) (اِ.) رشته های باریک زر و سیم که با آن ها روی یخه یا آستین یا دامن لباس نقش و نگار و زردوزی می کنند.
صياغة تخريميةدیکشنری عربی به فارسینه هاي تسبيح که امروزه بصورت سيم هاي ريز طلا ونقره و يا مسي در اطراف الا ت زرين وسيمين ساخته مي شود , مليله دوزي , مليله دوزي کردن
ملیلهلغتنامه دهخداملیله . [ م َ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم . (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابت
ملیلهفرهنگ فارسی عمید۱. رشتههای باریک زر و سیم که با آنها روی لباس نقشونگار و زردوزی میکنند.۲. نقشونگاری که با رشتههای زر و سیم در روی پارچه دوخته باشند.
ملیلهفرهنگ فارسی معین(مَ لِ) (اِ.) رشته های باریک زر و سیم که با آن ها روی یخه یا آستین یا دامن لباس نقش و نگار و زردوزی می کنند.
ملیلهلغتنامه دهخداملیله . [ م َ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم . (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابت
ملیلهفرهنگ فارسی عمید۱. رشتههای باریک زر و سیم که با آنها روی لباس نقشونگار و زردوزی میکنند.۲. نقشونگاری که با رشتههای زر و سیم در روی پارچه دوخته باشند.
ملیلهفرهنگ فارسی معین(مَ لِ) (اِ.) رشته های باریک زر و سیم که با آن ها روی یخه یا آستین یا دامن لباس نقش و نگار و زردوزی می کنند.