ممتشلغتنامه دهخداممتش . [ م ُ ت َش ش ] (ع ص ) نعت فاعلی ازامتشاش . رجوع به امتشاش شود. || دزد ویران کننده . (ناظم الاطباء).
ممتازلغتنامه دهخداممتاز. [ م ُ ] (اِخ ) مولوی سیدامان علی فرزند سیدبرکت علی ، نبیره ٔ مولوی سراج الدین احمد. از شاعران قرن سیزدهم ، مقیم شهرک فریدپور هند است . در مدرسه ٔ دارالاماره ٔ کلکته تحصیل کرد. از اوست :به گلشن چون طلسم صحبتی با گلرخان بستم شکفتن را دری بر روی حوران جنان بستم <b
ممتازلغتنامه دهخداممتاز. [ م ُ] (ع ص ) جداشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || برگزیده و پسندیده . منتخب شده . دارای امتیاز و برتری و بزرگواری . (از ناظم الاطباء). برتر. فاضل . افضل . راجح . ارجح . صاحب مزیت . نجیب . مفضل . دارای مزیت . فایق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا
ممتشطلغتنامه دهخداممتشط. [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از امتشاط. شانه کننده . (آنندراج ). آنکه خویشتن را شانه می کند. زن موی فروکننده خویشتن را. || شانه کرده شده . (ناظم الاطباء). رجوع به امتشاط شود.
ممتشعلغتنامه دهخداممتشع. [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) همه ٔ شیر پستان دوشنده . (آنندراج ). آنکه همه ٔ شیر پستان را می دوشد. (ناظم الاطباء). || شمشیربرکشنده . (آنندراج ). آنکه بزودی شمشیر از نیام برمی کشد. || آنکه می گیرد چیزی را و آنکه می رباید. (ناظم الاطباء). رباینده . و رجوع به امتشاع شود.
ممتشقلغتنامه دهخداممتشق . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) رباینده .(آنندراج ). آنکه می رباید. (ناظم الاطباء). || برنده . (آنندراج ). آنکه می برد و قطع می کند. (ناظم الاطباء). || شمشیر برکشنده . (آنندراج ). آنکه شمشیر برمی کشد. || آنکه همه ٔ شیر پستان را می دوشد. (ناظم الاطباء). رجوع به امتشاق شود.
ممتشللغتنامه دهخداممتشل . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) آنکه شمشیر برمی کشد.(ناظم الاطباء). شمشیربرکشنده . رجوع به امتشال شود.
ممتشنلغتنامه دهخداممتشن . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) برنده و رباینده . (آنندراج ). || شمشیربرکشنده . (آنندراج ). رجوع به امتشان شود.
ممتشطلغتنامه دهخداممتشط. [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از امتشاط. شانه کننده . (آنندراج ). آنکه خویشتن را شانه می کند. زن موی فروکننده خویشتن را. || شانه کرده شده . (ناظم الاطباء). رجوع به امتشاط شود.
ممتشعلغتنامه دهخداممتشع. [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) همه ٔ شیر پستان دوشنده . (آنندراج ). آنکه همه ٔ شیر پستان را می دوشد. (ناظم الاطباء). || شمشیربرکشنده . (آنندراج ). آنکه بزودی شمشیر از نیام برمی کشد. || آنکه می گیرد چیزی را و آنکه می رباید. (ناظم الاطباء). رباینده . و رجوع به امتشاع شود.
ممتشقلغتنامه دهخداممتشق . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) رباینده .(آنندراج ). آنکه می رباید. (ناظم الاطباء). || برنده . (آنندراج ). آنکه می برد و قطع می کند. (ناظم الاطباء). || شمشیر برکشنده . (آنندراج ). آنکه شمشیر برمی کشد. || آنکه همه ٔ شیر پستان را می دوشد. (ناظم الاطباء). رجوع به امتشاق شود.
ممتشللغتنامه دهخداممتشل . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) آنکه شمشیر برمی کشد.(ناظم الاطباء). شمشیربرکشنده . رجوع به امتشال شود.
ممتشنلغتنامه دهخداممتشن . [ م ُ ت َ ش ِ ] (ع ص ) برنده و رباینده . (آنندراج ). || شمشیربرکشنده . (آنندراج ). رجوع به امتشان شود.