مناکولغتنامه دهخدامناکو. [ م ُک ُ ] (اِخ ) موناکو. شاهزاده نشینی در کشور فرانسه که 15 کیلومتر مربع وسعت و 22300 تن سکنه دارد. مرکز آن شهر مناکو است که بندری است بر دماغه ای مرتفع در دریای مدیترانه . دارای موزه ٔ اقیانوس شناسی
مناقفلغتنامه دهخدامناقف . [ م ُ ق ِ ] (ع ص ) شمشیرزن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مناقفة شود.
مناقفلغتنامه دهخدامناقف . [ م َ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ مِنقاف ، به معنی استخوان جانورکی است دریایی که از آن کاغذ و جامه را جلا دهند. (آنندراج ).
منقولغتنامه دهخدامنقو. [ م َ ق َ] (اِ) زکامی است سخت تر از سقو در ستور مانند اسب و غیره . بیماریی است در اسب که به انسان نیز سرایت کند و سخت خطیر. بیماریی است مانند آنفلوآنزا در اسب . (یادداشت مرحوم دهخدا).
منت کارلولغتنامه دهخدامنت کارلو. [ م ُ ل ُ ] (اِخ ) مونت کارلو. محله ای است در شاهزاده نشین «مناکو» (موناکو) که کازینوی آن معروف و مهمترین وسیله ٔ جلب سیاحان است . (از لاروس ). رجوع به مناکو شود.