منبع انرژیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ی، سوخت فسیلی، سوخت، تأسیسات ئیدروالکتریک (هیدروالکتریک)، خورشید، سوخت هستهای، اورانیوم، فیزیک هستهای▼ سوخت فسیلی: زغال، زغال سنگ، نفت، مازوت، [◄ روغن 357]، گازطبیعی، بنزین نیروگاه
منبعلغتنامه دهخدامنبع.[ مَم ْ ب َ ] (ع اِ) چشمه و این صیغه ٔ اسم ظرف است از نبوع که به معنی برآمدن آب است از زمین . (غیاث ) (آنندراج ). محل خروج آب . ج ، منابع. (از اقرب الموارد).چشمه . سرچشمه . (ناظم الاطباء) : هرند جویی است بر در جرجان که منبع آن از کوههای ... منفجر
منبهلغتنامه دهخدامنبه . [ م ُ ن َب ْ ب ِه ْ ] (ع ص ) بیدارکننده . آگاه سازنده . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هشیارکننده : آن منبه که ز تنبیه وی اندر همه عمرهیچ دل در ره دین معدن عصیان نشود. سنائی (دیوان چ مصفا ص <span class="hl" di
زیتبدیلbioconversionواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل پسماندهای آلی به منبع انرژی بهکمک میکربها در طی فرایندهای زیستی
بمب هیدروژنیhydrogen bombواژههای مصوب فرهنگستانبمبی که از یک بمب اتمی و مجموعهای از عناصر سبک تشکیل شده است و در آن از شکافت عناصر سبک بهعنوان منبع انرژی استفاده میشود
رهبندی منبعsource impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ناشی از منبع انرژی که در پایانههای ورودی یک افزاره ایجاد میشود متـ . رهبندی داخلی internal impedance
خشک کردن خورشیدیsolar dryingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند خشک کردن مواد غذایی با بهرهگیری خورشید بهعنوان منبع انرژیکه در آن انرژی خورشیدی برای گرم کردن هوای مورداستفاده در عملیات خشک کردن به کار گرفته میشود
منبعلغتنامه دهخدامنبع.[ مَم ْ ب َ ] (ع اِ) چشمه و این صیغه ٔ اسم ظرف است از نبوع که به معنی برآمدن آب است از زمین . (غیاث ) (آنندراج ). محل خروج آب . ج ، منابع. (از اقرب الموارد).چشمه . سرچشمه . (ناظم الاطباء) : هرند جویی است بر در جرجان که منبع آن از کوههای ... منفجر
منبعدیکشنری فارسی به انگلیسیfont, fount, source, mint , mother, reference, repository, reserves, reservoir, tank, wellspring
منبعفرهنگ فارسی معین(مَ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سرچشمه ، جای بیرون آمدن آب . ج . منابع . 2 - محل پیدایش چیزی ، منشأ، اصل .
منبعلغتنامه دهخدامنبع.[ مَم ْ ب َ ] (ع اِ) چشمه و این صیغه ٔ اسم ظرف است از نبوع که به معنی برآمدن آب است از زمین . (غیاث ) (آنندراج ). محل خروج آب . ج ، منابع. (از اقرب الموارد).چشمه . سرچشمه . (ناظم الاطباء) : هرند جویی است بر در جرجان که منبع آن از کوههای ... منفجر
دفعات نیاز به منبعresource periodواژههای مصوب فرهنگستانشمار دورههای زمانی کاری که در طی آن منبع مفروض موردنیاز است
بدون ذکر منبعon backgroundواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعاتی که بدون ذکر نام منبع مشخص برای انتشار عرضه میشود
تحقیق و توسعة برونمنبعexternal R&D, external research and developmentواژههای مصوب فرهنگستانتحقیق و توسعهای که منابع آن از بیرون شرکت یا بنگاه تأمین میشود