لغتنامه دهخدا
ابن لرة. [اِ ن ُ ؟ ] (اِخ ) بنداربن عبدالحمید الکرجی الاصفهانی اللغوی ، معروف به ابن لره . صاحب بغیه گوید از قول یاقوت ، ابن لره در علم لغت و روایت شعر پیشوا بود و در کرج توطن جست ، پس به عراق رفت و قدر فضل او در آنجا بشناختند، وی تلمیذ قاسم بن سلاّ م است و ابن کیسان معروف شا