لغتنامه دهخدا
مندرج . [ م ُ دَ رِ ] (ع ص ) گروه هلاک شده و منعدم گشته . (ناظم الاطباء). رجوع به اندراج شود. || درج شده و شامل شده و شامل کرده و گنجیده و گنجانیده و جمعکرده و فراهم آورده و درمیان نهاده و درمیان داخل کرده و دردفتردرج کرده و گنجانیده و ثبت نموده و درهم پیچیده . (ناظم الاطباء)