نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ملایک منظر
لغتنامه دهخدا
ملایک منظر. [ م َ ی ِ م َ ظَ ] (ص مرکب ) ملایک دیدار. فرشته طلعت . زیباروی : سرورفتاری صنوبرقامتی ماه رخساری ملایک منظری .سعدی .
-
نیک منظر
لغتنامه دهخدا
نیک منظر. [ م َ ظَ ] (ص مرکب ) خوب رو. جمیل . (آنندراج ). خوب صورت . خوش نما. (ناظم الاطباء). زیبا. زیباروی : ای بسا نیک منظرا که هنرمنظرش را سزای مخبر نیست .عنصری .
-
هلال منظر
لغتنامه دهخدا
هلال منظر. [ هَِ م َ ظَ ] (ص مرکب ) خوب صورت و صاحب حسن . (از برهان ) : خورشید چو کعبتین همه چشم نظاره هلال منظران را.خاقانی .
-
هشت منظر
لغتنامه دهخدا
هشت منظر. [ هََ م َ ظَ ] (اِخ ) به معنی هشت مرعی است که هشت بهشت باشد. (برهان ) : یک دو شد از سه حرفش ، چاراصل و پنج شعبه شش وز و هفت خسرو، نُه قصر و هشت منظر. خاقانی .|| هشت فلک را نیز گویند که فلک البروج و فلک زحل و فلک مشتری و فلک مریخ و فلک آفتاب...
-
ماه منظر
لغتنامه دهخدا
ماه منظر. [ م َ ظَ ] (ص مرکب ) ماهرو. ماه چهر. ماه چهره . ماه دیدار : پریچهره بتی عیار و دلبرنگاری سروقد و ماه منظر. دقیقی .نکرد یاد من و یادگار داد مراخیال آن صنم ماه منظر آتش و آب . مسعودسعد.با روی تو به لاله و ماهم نیاز نیست زانم چنین که لاله رخ و...
-
اختلاف منظر
لغتنامه دهخدا
اختلاف منظر. [ اِ ت ِ ف ِ م َ ظَ ] (ترکیب اضافی ،اِ مص مرکب ) نزد علماء هیئت عبارت است از تفاوت بین ارتفاع حقیقی و ارتفاع مرئی . و آن قوسی است از دائره ٔ ارتفاع از کمترین جانب بین موقع دو خطی که از مرکز کوکب میگذرند و پایان مییابند بسطح فلک اعلی که ی...
-
تحت منظر
لغتنامه دهخدا
تحت منظر. [ ت َ ت ِ م َ ظَ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مازول بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور که در دوازده هزارگزی شمال خاوری نیشابور قرار دارد. دامنه ٔ معتدل است و 27 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه ما...
-
سحاب منظر
لغتنامه دهخدا
سحاب منظر. [ س َ م َ ظَ ] (ص مرکب ) ابر مانند. همچون پاره ٔ ابر در سپیدی : روزی صیادان پیلی وحشی گرفتند... بادحرکت ، آتش سرعت ، کوه پیکر، سحاب منظر. (سندبادنامه ص 56).
-
کریه منظر
لغتنامه دهخدا
کریه منظر. [ ک َ م َ ظَ ] (ص مرکب ) زشت روی .(ناظم الاطباء). کریه المنظر. بدگِل . بدنما. ناخوش دیدار. (یادداشت مؤلف ). زشت صورت . بدقیافه : شخصی نه چنان کریه منظرکز زشتی او خبر توان داد. سعدی .ده بیست نفر از جرگه ٔ ازرق چشم کریه منظر را فرستاد. (عال...
-
منظر هفت آباد ده سنگ
لغتنامه دهخدا
منظر هفت آباد ده سنگ . [ م َ ظَ هََ دِ دَه ْ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع است و 156 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
واژههای همآوا
-
منذر
لغتنامه دهخدا
منذر. [ م ُ ذَ ] (ع ص ) بیم داده شده . ترسانیده : و اغرقنا الذین کذبوا بآیاتنا فانظر کیف کان عاقبة المنذرین . (قرآن 73/10).
-
منذر
لغتنامه دهخدا
منذر. [ م ُ ذِ ] (اِخ ) ابن امروءالقیس بن نعمان (507-514 م .) یکی از ملوک حیره معروف به آل نصر یا آل لخم است . وی را به نام مادرش ابن ماءالسماء نیز خوانند. قباد پادشاه ساسانی ظاهراً به علت امتناع از قبول دین مزدک او را معزول و حارث بن عمرو کندی را به...
-
منذر
لغتنامه دهخدا
منذر. [ م ُ ذِ ] (اِخ ) ابن ماءالسماء. رجوع به منذربن امروءالقیس بن نعمان شود.
-
منذر
لغتنامه دهخدا
منذر. [ م ُ ذِ ] (اِخ ) ابن محمد (229-275 هَ . ق .). از ملوک بنی مروان اندلس است که بعد از فوت پدر به فرمانروایی رسید و قریب به دو سال حکمرانی کرد. (از حبیب السیر ج 2 ص 569). منذربن محمدبن عبدالرحمن بن الحکم بن هشام اموی ، مکنی به ابوالحکم از ملوک دو...
-
منذر
لغتنامه دهخدا
منذر. [ م ُ ذِ ] (اِخ ) ابن نعمان الاول بن امری ٔ القیس بن عمرواللخمی (متوفی به سال 473 م .) از ملوک حیره و عراق است . بعد از پدر به سال 431 هَ . ق . به فرمانروایی رسید. در زمان منذر رومیها شهر نصیبین را محاصره کردند و او آنها را درهم شکست و به سوریه...