منهبطلغتنامه دهخدامنهبط. [ م ُ هََ ب ِ ] (ع ص ) کم شونده و فرودآینده . (آنندراج ). فرودآمده . (ناظم الاطباء). رجوع به انهباط شود.
مناوبتلغتنامه دهخدامناوبت . [ م ُ وَ / وِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) نوبت قرار دادن . نوبت گذاری . مناوبة : امیرناصرالدین بفرمود که بر سبیل مناوبت پانصد نفر از مردان کار روی بدیشان بنهند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1</sp