مینگذارmine layer, mine planter shipواژههای مصوب فرهنگستانشناوری که ویژۀ مینگذاری طراحی و ساخته شده است
مینmine 2واژههای مصوب فرهنگستانافزارهای حاوی مقداری مواد منفجره که برای نابود کردن یا آسیب رساندن به وسایل نقلیه زمینی و دریایی و هوایی یا افراد به کار میرود * مصوب فرهنگستان اول
مین بیاثرinert mineواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مین آموزشی که ازلحاظ اندازه و شکل و وزن مشابه مین جنگی اما همۀ مواد منفجره و آتشزای آن بیاثر است
مین پخشیscatterable mineواژههای مصوب فرهنگستانمینی که بهوسیلۀ هواگرد یا توپخانه یا خودروهای زمینی پخش میشود و در زیر خاک قرار داده نمیشود
منگلغتنامه دهخدامنگ . [ م ِ ] (اِ) گنگ و آن لوله ای باشد بزرگ که کوزه گران به جهت مجرای آب از گل سازند و پزند. (برهان ). ممر آب که کوزه گران از سفال سازند و به آهک مضبوط کنند تا آب از میانش بگذرد و آن را به کاف فارسی «گنگ » نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از رشیدی ). ممر آب باشدکه کوزه گر
منگلغتنامه دهخدامنگ . [ م ُ ] (اِ) غله ای باشد کوچکتر از ماش و سیاه رنگ بود و بعضی گویند نوعی حبوب است و آن سرخ رنگ میباشد و مشابهتی به نان خواه دارد اما بزرگتر از نان خواه است و خوردن آن عقل را مختل گرداند و آدمی را مست کند و گاهی در معاجین به کار برند. (برهان ). ماش سبز. (انجمن آرا). به هن
منگلغتنامه دهخدامنگ . [ م ِ ] (اِ) گنگ و آن لوله ای باشد بزرگ که کوزه گران به جهت مجرای آب از گل سازند و پزند. (برهان ). ممر آب که کوزه گران از سفال سازند و به آهک مضبوط کنند تا آب از میانش بگذرد و آن را به کاف فارسی «گنگ » نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از رشیدی ). ممر آب باشدکه کوزه گر
منگلغتنامه دهخدامنگ . [ م ُ ] (اِ) غله ای باشد کوچکتر از ماش و سیاه رنگ بود و بعضی گویند نوعی حبوب است و آن سرخ رنگ میباشد و مشابهتی به نان خواه دارد اما بزرگتر از نان خواه است و خوردن آن عقل را مختل گرداند و آدمی را مست کند و گاهی در معاجین به کار برند. (برهان ). ماش سبز. (انجمن آرا). به هن
گردنه ٔ سنگ منگلغتنامه دهخداگردنه ٔ سنگ منگ . [ گ َ دَ ن َ ی ِ س َ م َ ] (اِخ ) گردنه ای است در راه اردکان به تل خسروی میان گردنه ٔ باباحسن و تل خسروی ، واقع در 176000گزی شیراز.