مهاربندی چلیپاییcross-bracingواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از انواع بافه و بازویی (strut) اریب و ضربدری برای ایجاد استحکام در سازههای صلب
قاب مهاربندیشدهbraced frameواژههای مصوب فرهنگستانقابی که پایداری جانبی آن با مهاربندهای مناسب تأمین شود
مهاربندی چلیپاییcross-bracingواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از انواع بافه و بازویی (strut) اریب و ضربدری برای ایجاد استحکام در سازههای صلب
واگن خودروبَرcar-carrier wagonواژههای مصوب فرهنگستانواگن یک یا چندطبقه با مهاربندی ویژه برای حمل خودرو
کشتی تمامبارگُنجیcellular-container shipواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشتی بارگُنجی که دارای محلهایی به اندازۀ بارگُنجها است و در آن دیگر نیازی به مهاربندی و جابهجایی بارگُنجها نیست
بالدندۀ فشاریcompression rib, drag rib, wing butt, bulkhead ribواژههای مصوب فرهنگستاندندهای در سازۀ بال هواپیماهای پارچهپوش که نیروی کششی بافههای مهاربندی پَساری را خنثی میکند
دستهتلگراف مهارmooring telegraphواژههای مصوب فرهنگستاندر گذشته، دستهتلگرافی در سینهگاه کشتی که برای برقراری ارتباط بین پل فرماندهی و مسئول مهاربندی به کار میرفت
مهاربندی چلیپاییcross-bracingواژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از انواع بافه و بازویی (strut) اریب و ضربدری برای ایجاد استحکام در سازههای صلب