مهلندلغتنامه دهخدامهلند. [ م َ ل َ ] (اِ) تیغ و شمشیر هندی را گویند. (برهان ) (جهانگیری ) : مرا که صورت فضلم جگر پر از خون کرددگر که هیکل مهلند داد آب زلال . نجم سمنانی (از جهانگیری ).اما ظاهراً کلمه دگرگون شده ٔ «مهند[ » م ُ هََ ن