زلزلهشناسی مهندسیengineering seismologyواژههای مصوب فرهنگستانعلمی کاربردی که مؤلفههای مهندسی جنبشی ناشی از زمینلرزه را بر پایۀ زلزلهشناسی و زمینشناسی مطالعه و ارزیابی میکند
زیستمهندسیbioengineeringواژههای مصوب فرهنگستانکاربرد روشهای مهندسی برای دستیابی به بیوسنتز (biosynthesis) فراوردههای جانوری و گیاهی مانند فرایند تخمیر
تقطیر چندجزئیmulticomponent distillationواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی، مهندسی شیمی] جداسازی مایعی با بیش از سه جزء به روش تقطیر
مهندسی زیستشیمیbiochemical engineeringواژههای مصوب فرهنگستانکاربرد اصول مهندسی شیمی برای درک و طراحی و توسعه و عملیاتی کردن فرایندهای شیمیایی، براساس پدیدههای زیستی و زیستشیمی
سورفکتانتواژهنامه آزادسطح پرداز؛ این واژه معادل فارسی سورفکتانت(Surfactant) در رشته مهندسی شیمی است که معنای آن ماده فعال سطحی می باشد
غشاmembraneواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] لایهای نازک که نسبت ابعاد جانبی به ضخامت آن بسیار زیاد است و با عبور سیال از آن، جداسازی براثر نیروهای رانشی انجام میشود [حشرهشناسی] بافتی نازک و کشسان و معمولاً شفاف
بازمهندسیreengineeringواژههای مصوب فرهنگستانفرایند بازطراحی یک محصول یا سامانه یا فرایند برای افزایش کارامدی و اثربخشی آن
زلزلهشناسی مهندسیengineering seismologyواژههای مصوب فرهنگستانعلمی کاربردی که مؤلفههای مهندسی جنبشی ناشی از زمینلرزه را بر پایۀ زلزلهشناسی و زمینشناسی مطالعه و ارزیابی میکند
زیستمهندسیbioengineeringواژههای مصوب فرهنگستانکاربرد روشهای مهندسی برای دستیابی به بیوسنتز (biosynthesis) فراوردههای جانوری و گیاهی مانند فرایند تخمیر