لغتنامه دهخدا
مواعید. [ م َ ] (ع اِ) وعده ها و موعودها و وعده داده شده ها و چیزهای وعده کرده شده . (ناظم الاطباء). ج ِ میعاد است که به معنی وعده کردن باشد. (غیاث ) (آنندراج ) : او قابوس را فروگذاشت و آن مواعید خلاف کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص <span class="hl" dir="l