موجلکلغتنامه دهخداموجلک . [ م َ ج ُ ] (اِ) موجل . در اصطلاح گناباد خراسان کشمش سیاه که در آفتاب خشک شود. (یادداشت محمد پروین گنابادی ). و رجوع به موجل شود.
موجللغتنامه دهخداموجل . [ م َ ج ُ ] (اِ) موجلک . در اصطلاح گناباد خراسان کشمش سیاه که در آفتاب خشک شود. (یادداشت پروین گنابادی ).