لغتنامه دهخدا
مره .[ م َرْ رَ ] (اِ) (مأخوذ از عربی یا معرب از فارسی ) باره . کرت . بار. باره . نوبت . دفعه . کش . پی . راه . سر. این کلمه یا فارسی و یا تعریب از باره ٔ فارسی است . جوالیقی در المعرب (ص 184) آرد: قال ابن قتیبة و ابن درید فی قول العجاج : یو