لغتنامه دهخدا
مؤجل . [ م ُ ءَج ْ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأجیل . دوا کننده ٔ درد گردن که از ناهمواری بالین بود. (آنندراج ). آن که مدارا می کند اجل را یعنی دردی که از ناهمواری بالین در گردن به هم می رسد. || آن که درخواست می کند مداوای این درد را. (ناظم الاطباء). || فراهم آورنده ٔ آب در