ماتmatte, flat 3واژههای مصوب فرهنگستانویژگی سطحی که برّاقیت آن در زاویۀ 60 درجه در گسترۀ صفر تا ده و در زاویۀ 85 درجه در گسترۀ صفر تا پانزده قرار دارد
ورنی ماتflat varnish, matte varnishواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ورنی که با درصد معینی ماتکننده ترکیب میشود تا در هنگام خشک شدن جلوهای مات بیابد
مواد فرّارvolatile matterواژههای مصوب فرهنگستانموادی غیر از آب که در هنگام حرارت دادن زغالسنگ در شرایط کاهنده (کماکسیژن) بهصورت گاز یا بخار از آن خارج میشوند متـ . فرّارها volatiles
موثیةلغتنامه دهخداموثیة. [ م َثی ی َ ] (ع ص ) دست معیوب کرده بی شکستگی استخوان و کفیده . (منتهی الارب ). دست پیچ خورده بدون شکستگی استخوان . (ناظم الاطباء). رجوع به موثوة و موثوءة شود.