مؤنساتلغتنامه دهخدامؤنسات . [ م ُءْ ن ِ ] (ع اِ) جمیع اسلحه یا نیزه و خود و برگستوان و پاره آهن که بدان کناره ٔ کلاه خود را به حلقه های زره بر گردن بندند. || سپر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
میانپوستmesodermواژههای مصوب فرهنگستان1. لایۀ زایندۀ میانی جنین که بین روپوست و درونپوست قرار دارد و از آن بافت پیوندی و عضلات و استخوانها و دستگاه ادراری-تناسلی و دستگاه گردش خون پدید میآید 2. لایۀ میانی در پوشش خارجی خزهها