مهایانالغتنامه دهخدامهایانا. [ م َ ] (اِخ ) مهایانه . صورتی از دین بودائی که در تبت ، چین ، کره و ژاپن رواج دارد.
مهوینیلغتنامه دهخدامهوینی . [ م َهَْ ] (اِخ ) نام تیره ای از نوئی قسمت چهارم چهار بنیچه ٔ جاکی از ایلات کوه کیلویه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
محنالغتنامه دهخدامحنا. [ م ُ ح َن ْ نا ] (ع ص ) به حنا خضاب کرده . مخضب به حنا. (یادداشت مرحوم دهخدا). || کج و خمیده و پیچیده . (ناظم الاطباء).