مَّمْدُوداًفرهنگ واژگان قرآنگسترده - مدد شده ("جعلت له مالا ممدودا" يعني من براي او مالي ممدود يعني گسترده و يا ممدود به مدد نتايج و فايده قرار دادم )
ممدودةلغتنامه دهخداممدودة. [ م َ دَ ] (ع ص ) مؤنث ممدود. رجوع به ممدود شود. کشیده . بلند.- الف ممدودة ؛ الف بلند و کشیده . مقابل الف مقصورة یا الف کوتاه .