مقارفلغتنامه دهخدامقارف . [ م َ رِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُقرِف . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مقرف شود.
مقرولغتنامه دهخدامقرو. [ م َ رُوو ] (ع ص ) خوانده شده و خوانا و قابل خواندن . مقرؤ. (ناظم الاطباء). آنچه خوانده شود. مقروء. مَقْری ّ. (از اقرب الموارد). خوانا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مکارونلغتنامه دهخدامکارون . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُکاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مکاری شود.
مکارونلغتنامه دهخدامکارون . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مُکاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مکاری شود.