مکعنبلغتنامه دهخدامکعنب . [ م ُ ک َ ن َ ] (ع ص ) تیس مکعنب القرن ؛ تکه ٔ پیچیده شاخ . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مقهنبلغتنامه دهخدامقهنب . [ م ُ ق َ ن ِ ] (ع ص ) پیوسته بر آب باشنده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). پیوسته باشنده بر آب و مقیم بر آب . (ناظم الاطباء).
پیچیده شاخلغتنامه دهخداپیچیده شاخ . [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) دارای شاخ خمیده و پیچ پیچ : تیس مکعنب ؛تکه ٔ پیچیده شاخ . (منتهی الارب ). قچقاری پیچیده شاخ .