میانآسایی اجباریobligatory diapauseواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میانآسایی که رخداد آن برای بقا الزامی است
میانآساییdiapauseواژههای مصوب فرهنگستانحالت خودبهخودی خفتگی در یکی از مراحل رشد حشرات که در آن دگرگشت بدن برای تحمل شرایط نامطلوب محیط موقتاً کاهش مییابد
میانآسایی شرطیconditional diapauseواژههای مصوب فرهنگستاننوعی میانآسایی که در آن محرکی غیراصلی جانشین محرک اصلی میشود
جرجس مناسالغتنامه دهخداجرجس مناسا. [ ج ِ ج ِ ؟ ] (اِخ ) غوسطاوی لبنانی . اوراست : 1- رد علی الدهریین . که آن را به «منارة لبنان فی خداع الانسان » نامیده است . 2- سلم الطلاب فی لغة الاعراب . 3- راحة
مناساةلغتنامه دهخدامناساة. [ م ُ ] (ع مص ) با کسی ، چیزی فراموش کردن . (تاج المصادر بیهقی نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ لغت نامه ص 206 ب ) (المصادر زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
میانآساییdiapauseواژههای مصوب فرهنگستانحالت خودبهخودی خفتگی در یکی از مراحل رشد حشرات که در آن دگرگشت بدن برای تحمل شرایط نامطلوب محیط موقتاً کاهش مییابد
میانآساییdiapauseواژههای مصوب فرهنگستانحالت خودبهخودی خفتگی در یکی از مراحل رشد حشرات که در آن دگرگشت بدن برای تحمل شرایط نامطلوب محیط موقتاً کاهش مییابد