لغتنامه دهخدا
میدع . [ دَ ](ع اِ) میدعة. جامه ٔ کهنه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). میداعة. || جامه دان یا جامه ای که بدان جامه را از گرد و غبار نگاهدارند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). میدعة. میداعة.پیراهن کار. (مهذب الاسماء). || جامه که هرروز پوشند. ج ، موادع