میلیونریلغتنامه دهخدامیلیونری . [ لی ُ ن ِ ] (حامص ) میلیونر بودن . || ثروتمند بودن . و رجوع به میلیون و میلیونر شود.
میلیونرلغتنامه دهخدامیلیونر. [ لی ُ ن ِ ] (فرانسوی ، ص ) کسی که بیش از یک میلیون از واحد پول رایج در مملکت خود سرمایه دارد. || کنایه است از ثروتمند. و رجوع به میلیون شود.
multimillionaireدیکشنری انگلیسی به فارسیمولتی میلیونر، بسیار ثروتمند، میلیونری که ثروتش بچند میلیون برسد
میلیونریلغتنامه دهخدامیلیونری . [ لی ُ ن ِ ] (حامص ) میلیونر بودن . || ثروتمند بودن . و رجوع به میلیون و میلیونر شود.
میلیونریلغتنامه دهخدامیلیونری . [ لی ُ ن ِ ] (حامص ) میلیونر بودن . || ثروتمند بودن . و رجوع به میلیون و میلیونر شود.