میناتودenameloma, enamel drop, enamel droplet, enamel excrescence, enamel noduleواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ناهنجاری تکاملی دندان که در آن تودۀ کوچکی از مینا زیر ناحیۀ اتصال ساروجه به مینا تشکیل میشود متـ . مروارید مینایی enamel pearl
منتوطلغتنامه دهخدامنتوط. [م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) درآویخته شونده . (آنندراج ). آویخته شده . (ناظم الاطباء). || جای دور گردیده شده . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || همراه برنده ٔ شتر کسی برای آوردن خواربار. (آنندراج ). آنکه شتر را برای آوردن خواربار می برد. (ناظم الاطباء).
منثاتلغتنامه دهخدامنثات . [ م ِ ن َث ْ ثا ] (ع اِ) ج ِ مِنَثَّة. (اقرب الموارد). مَناث ّ. رجوع به منثة شود.
منطادلغتنامه دهخدامنطاد. [ م ُ ] (ع ص ) بناء منطاد؛بنای بلند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) قبه ٔ هوائی که به آسمان بالا رود. (المنجد) (از اقرب الموارد). بالن . بالون .
منطاددیکشنری عربی به فارسیسفينه ء هوايي , بالون , بادکنک , با بالون پروازکردن , مثل بالون , قابل هدايت , کشتي هوايي , بالن