خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مینو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مینو
/minu/
معنی
بهشت؛ فردوس؛ عالم بالا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ارم، بهشت، پردیس، جنت، خلد، دارالسلام، رضوان، فردوس، نعیم ≠ جحیم، دوزخ
دیکشنری
minnow, Paradise
-
جستوجوی دقیق
-
مینو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: menok] minu بهشت؛ فردوس؛ عالم بالا.
-
مینو
واژگان مترادف و متضاد
ارم، بهشت، پردیس، جنت، خلد، دارالسلام، رضوان، فردوس، نعیم ≠ جحیم، دوزخ
-
مینو
واژگان مترادف و متضاد
۱. دارایی، مال ۲. رفاه، لذت، نعمت نغز ۳. پاکیزه، خوب، خوش، دلکش، شیرین، مستحسن
-
مینو
فرهنگ نامها
(تلفظ: minu) (در ادیان) بهشت ، فردوس ؛ (در پهلوی) این واژه مینوک و صورت اوستایی آن مَئینیَوَ به معنی روان ، خرد و روح آمده است .
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِخ ) دهی است از دهستان کشور بخش پاپی شهرستان خرم آباد، واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری سپیددشت و 15 هزارگزی غرب ایستگاه کشور. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِ) آبگینه ٔ سفید و الوان . (ناظم الاطباء) (برهان ). آبگینه ٔ سفید و رنگین که به زیورها بکار برند و آن را مینا نیز گویند. (غیاث ). مینا. (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (برهان ). رجوع به مینا شود. || زبرجد. (ناظم الاطباء) (برهان ). ||...
-
مینو
لغتنامه دهخدا
مینو. (اِ) آسمان . (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا). عالم علوی . (آنندراج ) (غیاث ) (رشیدی ). مقابل گیتی که عالم سفلی است . (آنندراج ). چرخ . (آنندراج ). فلک . (غیاث ) : اگر نواختری دادت به مینوابی مه ، اختران باشد نه نیکو. فخرالدین ...
-
مینو
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) 1 - بهشت . 2 - آسمان .
-
مینو
دیکشنری فارسی به انگلیسی
minnow, Paradise
-
واژههای مشابه
-
گلمینو
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol minu) گل + مینو = بهشت ، گل بهشتی ؛ به مجاز) زیباروی ، پری روی .
-
دشت مینو
لغتنامه دهخدا
دشت مینو. [ دَ ت ِ ] (اِخ ) مینودشت . نام جدید حاجی لر، یکی از بخشهای گرگان است . رجوع به حاجی لر شود.
-
سپنت مینو
لغتنامه دهخدا
سپنت مینو. [ س ِ پ َ ] (اِ مرکب ) خرد مقدس . رجوع به سپنتامئینیو و سپنتمد و اسپنت مینو شود.
-
انگره مینو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹انگرهمئینیَوَه› [قدیمی] 'angreminu ۱. روح تباه کار.۲. = اهریمن
-
اسپنتا مینو
لغتنامه دهخدا
اسپنتا مینو. [ اِ پ ِ ] (اِخ ) از اوستایی سپنتامئینیو ، بمعنی خِرَد مقدس است که در آغاز پیدایش مزدیسنا، در رأس شش امشاسپند قرار داشته . (خرده اوستا تألیف پورداود صص 185 - 187). و بعدها بجای او اهورامزدا را گذاشتند. (یشت دوم و یشت نوزدهم بند 16). و ...