عروسک تکمیلهایmarotte/ marotواژههای مصوب فرهنگستانعروسکی که میلۀ سر آن ثابت است و از بدن عروسکگردان به جای بدن عروسک استفاده میشود
دادهگاهdata martواژههای مصوب فرهنگستاندادگانی که برای نگهداری مجموعههایی مختصر از دادهها طراحی شده باشد تا مدیران بتوانند آنها را بازیابی و تحلیل کنند
نظام شایستهگراmerit systemواژههای مصوب فرهنگستاننظامی دولتی که در آن کارکنان براساس تواناییهایشان در اجرای مؤثر و بیطرفانۀ وظایف اداری منصوب میشوند و ارتقا مییابند
این مرد (= معرفه) از آن مرد (= معرفه) جوانتر است.گویش اصفهانی تکیه ای: ne(n) marde az nu(n) marde ǰevuntar-a. طاری: in merde az un merd ǰevuntar-a. طامه ای: ni merd az nu merd ǰevuntar-e. طرقی: in merde az un merde ǰevuntar-a. کشه ای: in merd az un merd ǰevuntar-a. نطنزی: nen merde ǰevuntar az non merde-ya.
حرکات بطيئةدیکشنری عربی به فارسیاهسته و ملا يم , اجراي اهنگ باهستگي , رقص دو نفري که زن روي پنجه ء پا ميرقصد و بکمک مرد اهسته بهوا ميپرد
چشم پریدنلغتنامه دهخداچشم پریدن . [ چ َ / چ ِ پ َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از جستن چشم و این اکثر از رنج باشد. (آنندراج ) : چنین که میپرد از حرص خاکیان را چشم عجب اگر پر کاهی بکهکشان ماند.صائب (از آنندراج ).<b
خیال پرورلغتنامه دهخداخیال پرور. [ خ َ / خیا پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) پروراننده ٔ خیال . آنکه بدنبال تخیل خود میرود. آنکه بر بال خیال میپرد. آنکه فانوس خیال های دور و دراز را روشن می کند. آنکه در ذهن پندارهای دور از واقع ترتیب میدهد.
سبکباللغتنامه دهخداسبکبال . [ س َ ب ُ ] (ص مرکب ) تیزپر. تیزرو. زودگذر : چه سان دل را نگه دارد کسی از چشم فتانش که گیراتر ز شاهین است مژگان سبکبالش . صائب (از آنندراج ).راهی که مرغ عقل بیک سال می پرددر یک نفس جنون سبکبال میپرد.<b