میکروسکوپفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) دستگاهی متشکل از یک یا چند عدسی که میتواند از اشیاء بسیارریز، تصاویری چندین برابر بزرگتر ارائه دهد.۲. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
میکروسکوپیفرهنگ فارسی عمیدویژگی چیزی که تنها با کمک میکروسکوپ دیده شود؛ ویژگی چیزی که نتوان آن را با چشم غیرمسلح دید.
ریزبین دوچشمیbinocular microscopeواژههای مصوب فرهنگستانریزبین/ میکروسکوپ مرکبی که مجهز به دوچشمی است و همزمان برای هر دو چشم ناظر تصویرسازی میکند متـ . میکروسکوپ دوچشمی
میکروسکوپفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) دستگاهی متشکل از یک یا چند عدسی که میتواند از اشیاء بسیارریز، تصاویری چندین برابر بزرگتر ارائه دهد.۲. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
میکروسکوپفرهنگ فارسی معین( رُ کُ) [ فر. ] (اِ.) =میکروسکپ : دستگاهی که به وسیلة آن اجسام بسیار کوچک را می بینند، ریزبین (فره ).
میکروسکوپفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی سکوپ، نوری، الکترونی، فنذرهبینی عدسی چشمی، عدسی شیئی، عدسی همگرا
میکروسکوپفرهنگ فارسی عمید۱. (فیزیک) دستگاهی متشکل از یک یا چند عدسی که میتواند از اشیاء بسیارریز، تصاویری چندین برابر بزرگتر ارائه دهد.۲. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
میکروسکوپفرهنگ فارسی معین( رُ کُ) [ فر. ] (اِ.) =میکروسکپ : دستگاهی که به وسیلة آن اجسام بسیار کوچک را می بینند، ریزبین (فره ).