میکاردگویش خلخالاَسکِستانی: kârə دِروی: kâr.ə شالی: kâr.ə کَجَلی: mo.kkâr.e/iya کَرنَقی: kârrə کَرینی: kârrə کُلوری: kârə گیلَوانی: kârə لِردی: kârə
میکاردگویش کرمانشاهکلهری: kâl̆e:d گورانی: kâl̆e:d سنجابی: kâl̆e:d کولیایی: akâl̆e: زنگنهای: kâl̆e:d جلالوندی: makâl̆e: زولهای: makâl̆e: کاکاوندی: makâl̆e: هوزمانوندی: makâl̆e:
کارت تلفنdebit card, prepaid card 1, prepaid telephone card, calling cardواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کارت اعتباری که میتوان با آن بدون پرداخت نقدی از خدمات تلفن شهری، بینشهری یا بینالمللی بهرهمند شد
کارت برنامهwindscreen cardواژههای مصوب فرهنگستانلوحی برای نمایش مقصد و دیگر اطلاعات مربوط که معمولاً در سمت راست و پایین شیشۀ جلوی وسیلۀ نقلیۀ عمومی قرار داده میشود
کارت پروازboarding cardواژههای مصوب فرهنگستانمجوز ورود مسافر به هواپیما که معمولاً شمارۀ صندلی در آن قید میشود
کارت غیرلمسیcontactless cardواژههای مصوب فرهنگستانکارتی که تراشهای در درون آن تعبیه شده و برای انتقال دادههای آن کافی است آن را به پایانه نزدیک کرد
کارت هوشمندsmart cardواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کارت پلاستیکی که یک ریزپردازنده در آن تعبیه شده است و کاربردهای مختلف دارد ازجمله پرداختهای مالی
چاقوتیز کنفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که کارد و چاقو را تیز میکند.۲. آنچه با آن کارد و چاقو را تیز میکنند.